
پس ا ز ماجرای فتنه 88 دو فیلم سینمایی " اخراجی های3" و" پایان نامه" به موضوع مذکور پرداخته و سعی میکنند بیننده را از پشت پرده رفتارهای سیاسیون کشور مطلع سازد اما آنچه دراین دو فیلم به آن پرداخته شده پراکنده گویی و تلاش برای ارتباط گیری از موضوعات مختلف است که بیننده را در سیردنبال کردن داستان فیلم دچار تناقض میکند.
این روزها پای فیلم سومی به میان آمده که شعار آن "سیاسی ترین فیلم تاریخ ایران " است . این فیلم "قلاده های طلا " نام دارد که کارگردانی آن برعهده ابوالقاسم طالبی از کارگردانان انقلابی سینمای کشورمان میباشد. برای بررسی زوایای مختلف این فیلم مجبور شدم دو بار روی صندلی سینما بنشینم کاری که درعمر33ساله ام اتفاق نیفتاده وعمدتا برای چنین کاری گذشت زمان را ترجیح داده تا آب ها ازآسیاب بیفتد و پس ازفروکش کردن تب و تاب های اولیه فارغ از حبابهای روی پرده بودن یک فیلم به ابعاد مختلف آن بپردازم. اما "قلاده های طلا " انصافا با فیلمهایی که تاکنون درسینمای ایران دیده ام تفاوت جدی وغیرقابل انکاری دارد.
برای واکاوی سیاسی این فیلم ابتدا آنرا در زمره محصولات استراتژیک قرار دادم اما وقتی فیلم تمام شدآنچه از آن بدست آوردم نوعی خط شکنی درحوزه امنیتی بود وچون مهمترین شاخصه یک فیلم استراتژیک ترسیم یک دیدگاه یا ارایه زوایه دید به بیننده ازیک تصمیم درزمان حال یا آینده حکایت میکند،نتوانستم آنرا درپوشه خالی چنین محصولاتی قرار دهم .این فیلم را میتوان قطعا در ژانر فیلم های جاسوسی قرار داد و چون درایران چنین فعالیتی بطورجدی دنبال نشده آنرا میتوان یک محصول استثنایی قلمدادکرد زیرا براحتی توانسته آنچه تاکنون خط قرمز سینما درحوزه امنیت ملی بوده را پشت سربگذارد.اگربخواهم به سابقه چنین فیلم هایی اشاره کنم باید بگویم فیلم "به رنگ ارغوان " ساخته دست ابراهیم حاتمی کیا ازجمله چنین محصولاتی بشمار میرود که تلاش کرد به ترفندهای اطلاعاتی گریزی بزند که دقیقا به همین دلیل توقیف شد درحالیکه درفیلم مذکور صرفا به موضوع "تغییر فونت" اشاره میشود،اما "قلاده های طلا "پارا فراتر ازاین مسئله گذاشته و وارد حوزه وزارتی و حتی امنیتی ترین حوزه وزارت اطلاعات یعنی حفاظت اطلاعات این سازمان امنیتی وارد میشود و ارشد ترین مقام این حوزه را به چالش میکشد.
اگرچه برخی معتقدند"قلاده های طلا "از فیلمنامه ضعیفی برخوردار است اما بازخوانی واکنش ها به این فیلم قبل و بعد از اکران نشان میدهد این انتقاد چندان به این فیلم وارد نیست زیرا قبل از اکران شایعه میشود که فیلمنامه قلاده های طلا ازسوی نویسندگان هالیوود با دریافت چندین میلیون دلار نوشته شده است!! واین یعنی رویت یک فیلم بافیلم نامه متفاوت درسینمای ایران.
آنچه درپشت این فیلمنامه نادیده گرفته میشود و نهایتا منجر به ترویج این شایعه شده ؛که طالبی بنابرسفارش وزارت اطلاعات این فیلم را تهیه کرده , این مطلب است که کارگردان موفق این فیلم بیش از 4000صفحه مطلب درخصوص آنچه در وقایع 88رخ داد را فقط از سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی مطالعه کرده و درمرحله مطالعه یکهزار فیش مقابل او قرار میگیرد که همه موارد از رخدادهای مهم این پریود زمانی بوده که باید درفیلم گنجانده میشد.
اکنون این یادداشت با 2عنوان "واکنش ها وبازتابها"و "آنچه قلاده های طلابیان میکند" خلاصه وار تلاش داردآنچه طالبی سعی نموده بیننده را با هنرخود متوجه آن سازد ، اشاره نماید.
"واکنش ها وبازتاب ها"
پس از انتشار خبرتولید این فیلم و اکران آن در جشنواره فیلم فجر واکنش های تندی به آن نشان داده شدبطوریکه نگرانی درچهره سیاسیون وابسته یا مرتبط با جریان رنگی ها پرواضح مشهود بود. بگونه ای که بلافاصله در فضای سایبر، سایتها و شبکه های اجتماعی رهبری تحریم آنرا برعهده گرفتند. فاز اول واصلی تحریم بازیگران این فیلم سینمایی در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک ،توئیتر و ...کلید خورد بگونه ای که برخی از بازیگران این فیلم مانند شریفی نیا و امین حیایی به بازیگران حکومتی بدلیل بازی مشترک در فیلمهای اخراجی های 3و قلاده ه ای طلا محکوم شدند.
پس از آن بود که جریانهای ضد انقلاب خارج نشین و شبکه های تلویزیونی فارسی زبان ازجمله بی بی سی ،وی او ای و تلویزیون من و تو دست به کارشده و تنها براساس آنچه در تیزر تبلیغاتی دیده بودند دست به تحلیل و تحریم فیلم زدند.
جالب است بدانیم مجری یکی از برنامه های شبکه من وتو که توسط بهائیان اداره و رسما به تبلیغ این فرقه ضاله میپردازد،"قلاده های طلا" را حاصل خیال پردازی ابوالقاسم طالبی معرفی کرده و میگوید: « متأسفانه یا خوشبختانه الآن این فیلم در حال اکران است. خوشبختانه بخاطر اینکه آدم تخیل آدم ها را متوجه می شود و متأسفانه بخاطر کسانی که رفتند این فیلم را دیدند و پولشان را ریختند دور!»
شدت عصبانیت مجری این برنامه زمانی برچهره وی دیده میشود که میگوید : «ما که فقط تیزر این فیلم را تماشا کردیم به یک نتیجه بیشتر نرسیدیم؛ یا قوه تخیل نویسنده خیلی بالا بوده و یا اینکه آن کسانی که دو سال پیش ساعت ۹ شب بالای پشت بامشان می رفتند و مثلا الله اکبر می گفتند، خواب نما شده بودند! همه شان اسلحه به دست، بیرون می رفتند و یا آدم می کشتند و یا خراب کاری می کردند و بقیه اش خواب بوده است!»
حال سوال اینجاست کسی که براساس مطالعه بیش از4000صفحه 100 دقیقه فیلم میسازد تخیلی است یا کسی که براساس مشاهده یک تیزر چند ثانیه ای 100دقیقه این فیلم را تحلیل میکند؟!
حسن یوسفی اشکوری که حضورش بهمراه جمیله کدیور، عزت ا... سحابی، مهرانگیز کار، علی افشاری، حمیدرضا جلایی پور، محمود دولت آبادی، اکبر گنجی و... در کنفرانس عریان شدگان برلین ازدرخشانترین سوابق وی محسوب میشود را شاید بتوان ازاولین کسانی برشمرد که نسبت به اکران قلاده های طلا واکنش منفی نشان دادند که نتیجه آن بهره برداری بسیارگسترده شبکه های اجتماعی و تلویزیونی غرب ،بویژه ضدا نقلاب از سخنان او بود.
این روحانی خلع لباس شده در واکنشش این فیلم را یک فیلم سفارشی ازسوی نظام معرفی وبازیگرانش را خدمتگزاران " دروغ" معرفی میکند.او قرارگاه عمار را صحنه گردان اصلی این فیلم معرفی کرده و مدعی میشود قرار گاه مذکور بودجه هنگفتی را از بیت المال صرف ساخت قلاده های طلا نموده است!! .
اینجا بود که نیک آهنگ کوثر روزنامه نگار فراری که به انتشار کاریکاتورهای موهن شهرت دارد باانتشار کاریکاتوری علیه قلاده های طلا سعی میکند ازقافله مخالفین و تحریم کنندگان این فیلم جا نماند. مسیح علی نژاد که درمیان خبرنگاران به جوجه کلاغ زشت شهرت دارد و قرار بود بعنوان مجری شبکه ماهواره ای کروبی به اروپا سفرکند اما بخاطرحسادت زنانه فاطمه کروبی از قافله روی آنتن رفتگان جامانده بود،باپیوستن به یکی ازتلویزیونهای ضدنظام روی آنتن این شبکه کشف حجاب نمود نیزبیکار نمانده و تلاش میکند با گرفتن مصاحبه ازطالبی خوراک مناسبی را برای شبکه ای رسانه ای غرب فراهم سازد.
این انتقادات و انتصاب حکومتی بودن فیلم و بازیگران آن درحالی مطرح میشود که در پشت پرده ساخت این فیلم طالبی قبل از آغاز تولید بارها تلاش میکند وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی را برای ساخت فیلمش ترقیب نماید اما تمام تلاشش منجر به یکی – دودیدار با وزیر و سردار احمدی مقدم ختم میشود زیرا بدنه وزارت اطلاعات همچنان این سازمان امنیتی را خط قرمزسینما وهنر میدانند بگونه ای که با مشاهده فیلمنامه موضوع افشای دست داشتن یکی از سران وزارت اطلاعات در فتنه 88 مورد انتقادشدید معاونین وزیر قرار میگرد اما این نظر مثبت شخص وزیر بود که این حقیقت باید برای مردم آشکار شود .درنهایت این دیدار به قراری جهت همکاری و دراختیار قرار دادن اطلاعات لازم ازپرونده مذکور به طالبی ختم میشود ویکی از معاونین وزیر اطلاعات مامور رسیدگی به این مسئله میگردداما تماسهای بعدی طالبی برای ادامه این رایزنی ها و ایجاد همکاری به جایی ختم نمیگردد.
سردار احمدی مقدم نیز با قبول وجود جاسوس درنیروی انتظامی و خاصا ماجرای فتنه 88 صرفا ومشروط به شناسایی و دستگیری فرد خاطی توسط ناجا موافقت مینماید.
"آنچه قلاده های طلا بیان کرد"
درابتدای این فیلم ماجرای بمب گذاری هواپیمای حامل سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت کشورمان بدست عوامل خارجی به نمایش گذاشته میشود که ازکشورترکیه عملیات مذکور هدایت گردیده بود.نکته قابل تامل این بخش ازفیلم آنجاست که وزارت اطلاعات ازوجود چنین بمب گذاری در هواپیمای رئیس جمهورکشورمان بی اطلاع بوده اما خاتمی بدلیل نامعلومی ازهواپیمای دیگری برای پروازبه سمت ایران استفاده کرده و عملیات مذکورناکام باقی میماند. نکته سیاسی این بخش ازفیلم آنجاست که چندسال پیش یکی از عوامل اصلی طراحی این عملیات دردیداری میگوید: اگرچنین اتفاقی آن زمان رخ میداد بدلیل اختلافات داخلی درایران ناشی ازفضای سیاسی آن زمان ونامعلوم بودن عامل عملیات 50سال خوراک علیه جمهوری اسلامی بدست سازمان های اطلاعاتی وتبلیغاتی غربی می افتاد. اما اینکه طالبی ازبه نمایش گذاشتن غفلت وزارت اطلاعات درآن برهه زمان, دنبال چه میگشته؟ نکته یست که شاید بتوان به تفاوت ساختاری یک سازمان امنیتی بادو مدیریت اشاره کرد. در ادامه عامل اصلی سازمان های جاسوسی انگلیس پس از عملیات مذکور وارد خاک ایران می شود که وزارت متوجه این موضوع میشود ولی در هنگام دستگیری فردی از خود وزارت ایران با فراری دادن آن عامل از دستگیری آن جلوگیری می کند .
یکی از افسران اصلی وزارت شدیداً به یکی از کارمندان خودبعنوان جاسوس نفوذی به وزارت اطلاعات مشکوک می شود و امین حیایی بعنوان متهم اصلی تلاش میکند باشناسایی عامل اصلی انگلیس از خود رفع اتهام کند که عملیات تعقیب و گریزحیایی بدلیل اشراف اطلاعاتی کلان عامل اصلی در آخرین لحظه لو میرود.
در ادامه مناظره احمدی نژاد و حرف هایی که به آقای هاشمی و فرزندانش می زند و سپس برگزاری انتخابات و اعلام تقلب بزرگ از سوی عوامل بیگانه با موج سواری بر اعتراضات مردمی.در ادامه عوامل اصلی با جلساتی که در خانه های تیمی خود میگیرند سعی بر کشت و کشتار در میان مردم می کنند و... تمام عوامل جاسوسی در سکانس های مختلف توسط وزارت دستگیرمی شوتد و فردی که از انگلیس وارد کشورشده دوباره فرار می کند و بالا رفتن دانشجویان از سفارت انگلیس به عنوان آخرین صحنه فیلم تیتراژ پایانی را شروع می کند.
درابتدای این فیلم بدلیل عدم تعلیق به معنای نبود یک محور داستانی طالبی صحنه های مختلفی را درمقابل چشمان بیننده با سرعت زیادی به نمایش میگذارد واین امر روند فیلم را بسیار تند و البته گنگ مینماید! تند به این معنی که کات بسیار زیاد بود پرش از یک سکانس به یک سکانس بی ربط دیگرهم زیاد اتفاق می افتد ! این مسئله برای کسی که بدنبال یادداشت برداری از فیلم باشد سخت و غیرمفید است ،اما فیلم بدلیل روش مناسبی که درپیش میگیرد بیننده را برای پیدا کردن جاسوس اصلی تا پایان فیلم میخ کوب صندلی میکند واو را مجبور میسازد با عوامل فیلمساز همراه سازد.
مهمترین مسئله ای که قلاده های طلا سعی دارد به آن اشاره کند موضوع کشته سازی در آشوبهای سال 88بود اگر چه این فیلم با بی دقتی در تکرار یک نوع کشتار کمی بی سلیقگی امنیتی در یک فیلم جاسوسی را به نمایش گذاشت اما بخشی از حقیقت پشت پرده واقع این سال را بدرستی توانست به نمایش بگذارداگرچه بهتر بود داستانی مانند کشته شدن نداآقا سلطان را با دقت بیشتری دنبال میکرداما تا همین حد نیزجای تامل برای بیننده و تشکر برای دلسوزان نظام را دارد.
دومین نکته فیلم مذکورافشای نقش عوامل دشمن در ایجاد تنش های خیابانی و برنامه ریزی قبلی برای چنین فتنه بزرگی بود که قطعا اگرعقبه اعتقادی مردم به نظام نبود ایران امروز به سرنوشت کشورهای تازه استقلال یافته که درآنها انقلاب رنگی صورت گرفت دچار میشد.نکته ای که حضرت آقا بارها به آن اشاره کرد اما این نکته ازسوی خودی ها نیز با بی مهری مواجه شد.
نقش مناظره احمدی نژاد با میرحسین موسوی و دیالوگ های نامناسب بکاربرده شده دراین مناظره ازجمله مواردی است که فیلم سعی میکند بعنوان یکی از عوامل قرار دادن بهانه برای ایجاد بلواهای خیابانی بنفع ضدانقلاب به آن اشاره نماید. ازسوی دیگرنقش شخص اقای هاشمی رفسنجانی و ماجرای نامه سرگشاده مشهور به نامه بدون سلام وی وهمچنین برخی از اعضای خانواده آقای او در افزایش تنش ها ازجمله همسر و دختروی نکته بعدی این فیلم است که بطور مستند در قلاده های طلا باظرافت خاصی دراختیار بیننده قرار میدهد.
اگرچه طالبی سعی میکند بیننده را متوجه این نکته نماید که بسیاری از فتنه های صورت گرفته ازسوی انگلیس و سرویس امنیت خارجی این کشور مشهور به MI6 میباشدو آنجائیکه به راحتی و بشکلی روان موضوع آقازاده های تحصیل کرده در انگلیس کالج های بریتانیا مورد اشاره قرار گرفته و تلاش میشود خطراین نفوذ نرم گوشزد گردد اما جاداشت همانند اجتماع چند گروه معاند با نظام درقالب یک خانه تیمی (چنین چیزی عملا امکان ندارد اما طالبی دراین فیلم سعی میکندبا نمایش این خانه تیمی آنرا سمبل ومصداق حرکت جمعی و هدف دار معاندین نظام معرفی نماید) به نقش سرویس های جاسوسی مهمی چون سی ای ای ، ان اس ای ،موساد و...اشاره نماید.
نکته بعدی این فیلم درراستای نمایش نقش سرویس های امنیتی خارجی در نقش آفرین حوادث 88 آنجائیست که طالبی سعی دارد بیننده را متوجه این نکته سازد که سازمانهای اطلاعاتی دنیا هیچ گاه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ازتلاش دست برنداشته اند اما اگرتاکنون موفق نشده اند بخاطر این مطلب است که درداخل کشور باآنها همراهی صورت نمیگیرد واگر ازبدنه نظام و جامعه افرادی بوجود بیایند که خود فروخته هوا و هوس وطن فروشی شده ونقش عوامل نفوذی را بازی کنندآنجاست که دشمن به آنچه میخواهد برسد یک قدم نزدیکتر شده است.
یکی از نکات ظریف نمایش داده شده دراین فیلم مظلومیت بسیج درجامعه بویژه درماجرای 88است که درقالب حمله به یک پایگاه شهری به نمایش گذاشته میشود و فرمانده باهوش و بادرایت این پایگاه تلاش میکند با حفظ آرامش خود آنرا به دیگران نیز تسری بخشد ونکته زیباتر این صحنه آنجائیست که بصیرت درکلام او به درستی تبلور پیدا میکند که بااشاره به راهپیمایی سکوت برگزارشده میگوید: همه ی این هایی که تو راهپیمایی بودند همان هایی هستند که 30 سال است برای این نظام زحمت کشیده اند و الان هم هستند فقط بهشان گفته شده که در انتخابات تقلب شده و اونها هم عصبانی شدند.
شهادت نیروهای بسیجی درجریان فتنه مذکورمسئله دیگری ست که باوجود نادیده گرفتن درحوادث مذکور طالبی به آن اشاره میکند و سعی دارد بسیج را ازمظلومیت دربرابر کشته سازی همراهان فتنه بیرون ببرد.
درقلاده های طلا تلاش مینماید بی بصیرتی را عامل خون های ریخته شده در میان حامیان هر دو طیف معرفی کند بویژه درصحنه به آتش کشیدن یک پایگاه بسیج از زبان یک بسیجی این جمله جاری میشود که : این مردم فکر می کنند تقلب شده وگرنه هوای مارو دارند!
طالبی درقلاده های طلا اشراف اطلاعاتی سازمان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را درکنار فعالیت گسترده سازمانهای اطلاعاتی غرب ، بهره گیری امنیتی از اختلافات داخلی توسط غرب و سازمانهای امنیتی وابسته به آنها را میتوان را بدرستی به نمایش گذاشته و سعی میکند صعه صدر نظام ورهبری را در برابر این اعتراضات ، پشت پرده سیاست بازی در فریب مردم و تنفرمردم ایران ازانگلیسی ها بعنوان بازیگر اصلی اختلاف افکنی دربین مردم را به درستی به هنر تبدیل سازد.
طالبی در بازسازی صحنه های اغتشاش و راهپیمایی مردم ظرافت های بسیاری را بخرج داده بگونه ای که بسیاری از المانهای شهری که طی این سالها دچار تغییر شده به همان شکل اولیه طراحی میگردد تا ببیننده حس مصنوعی نسبت به وقایع پیدا نکند. ازسوی دیگر صحنه های واقعی بکارگرفته شده درفیلم بسیار ظریف و مناسب خرج قلاده های طلا شده و درهمین راستا کدگذاریها و تاریخ نوشته ای زیرنویس شده درهرصحنه به بیننده برای واقعی بودن ماجرا کمک شایانی مینماید.
همچنین طالبی بدرستی توانسته است نفوذ پذیری در سازمانهای مهمی چون وزارت اطلاعات و ناجا را درقلاده های طلا تصویرسازی کند اما نکته مثبت پایانی این فیلم آنجاست که تبعیت ازرهبری بعنوان فصل الخطاب جریانات داخلی درابعاد گوناگون به نمایش گذاشته میشود و یکی ازعوامل سازمانهای معاند نظام دردیالوگ خود به یکی دیگر از همکارانش میگوید: ... اگه پاش بیفته این مردم ماها رو گرفته و بادست خودشون تحویل میدن...
فیلم خارق العاده طالبی اگرچه محاسن شگرفی را درخود نهفته ساخته اما دارای نازیبائی های نیز میباشد که بدلیل وجود نکات مثبت فراوان فعلا قصد ندارم به این موارد که بیش از4-5مورد نیست اشاره کنم .
حال باچنین ویژه گی های امنیتی ،سیاسی و هنری فراوان حیف نیست این فیلم را روی صندلی سینمای نبینیم؟! آنهم درحالیکه جریان معاندنظام برای تحریم فیلم با چنین شاخص هایی هزینه گزافی را متحمل شده درحالیکه دیدن آن برای ما تنها بین 2تا4هزارتومان هزینه خواهد داشت ...
نظرات شما عزیزان:
ارتباط تازه 
ساعت5:50---20 خرداد 1391
سلام می تونی فیلم قلاده های طلا رو برام بیاری آخه من هنوز ندیدم
ارتباط تازه 
ساعت22:54---16 خرداد 1391
سلام وب قشنگی است امید است روز به روز بهتر شه اگه تمایل به لینک داشتی ما رو با نام جوانان ولایت لینک نمائید و بفرمائید شما رو با چه نامی لینک نمائیم.
قلاده ها - موش موشی 
ساعت11:18---3 خرداد 1391
قلاده ها- موش موشی 
ساعت11:17---3 خرداد 1391
منتقد سینمای ایران گفت: فیلم قلادههای طلا بهترین فیلم پلیسی تاریخ سینمای ایران است.
مسعود فراستی عصر سهشنبه در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامی رشت با اشاره به اینکه سیاست غرب در اعطای جایزه به فیلمهای ایرانی زدودن هویت ایرانی است، اظهار کرد: غرب هرگز تصویر ایران رو به جلو را شایسته دریافت جایزه نمیداند زیرا از این ترفند برای انحراف اذهان عمومی به ویژه جوانان استفاده میکند.
وی با بیان اینکه بنده از فیلمی که به هویت ملی و آرمانی ایرانی توهین میکند تا جایزه بگیرد دفاع نمیکنم، افزود: بنده مخالف سینمای شعاری هستم اما اگر قرار باشد بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنم از فیلم ضد ملی و ضد دینی دفاع نمیکنم.
عضو تحریریه مجلات سروش و سوره، فیلم قلادههای طلا را یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران از نظر داشتن قصه پلیسی مطلوب برشمرد و عنوان کرد: فیلم «گشت ارشاد» نیز برخلاف عقیده برخیها خوب است زیرا اگر فیلمسازی نتواند حرفهایش را در فیلم بزند حرفهایش باد هوا میشود.
وی با بیان اینکه موضوع، محتوا و فرم یک فیلم باید با هم همخوانی داشته باشد، تصریح کرد: ما هنوز نمیتوانیم بسیاری از فیلمهای معنوی خود را در سینما در قالب فیلم ترجمه کنیم زیرا ماهیت تصویر بر خلاف کلام عینی و بر مبنای عینیت است بنابراین از عینیت میگذرد و به ذهنیت میرسد.
فراستی با بیان اینکه ممکن است بتوانیم در سینما چیزی نزدیک به مفهوم معنوی مورد نظر خود بسازیم، خاطرنشان کرد: سینما مانند ادبیات نیست که بتوان در آن عشق و مرگ را توصیف کرد بلکه تنها میشود عاشق و مرده را به تصویر کشید.
وی با اشاره به اینکه در سینما باید از فیزیک رد شد تا به متافیزیک رسید، اذعان کرد: مفهوم دینی فیلم ما باید در قصه، شخصیت و فضای فیلم ما از این طریق معنا ایجاد کند.
استاد و منتقد سینمای ایران نبود قدرت توصیف مفاهیم معنوی در سینما و تصویر را جزو محدودیتهای سینما دانست و گفت: ما هنوز سینما و ساخت فیلم دینی مطلوب را بلد نیستیم و در راستای بلد شدن هم کاری نمیکنیم.
وی به فیلم «ملک سلیمان» اشاره کرد و گفت: این فیلم دارای قصه دینی است و بیرون از فیلم میخواهد مانند فیلمهای هالیوودی نباشد اما نمیشود.
فراستی تصریح کرد: برای ساخت فرم دینی باید ذات سینما و تصویر را بشناسیم.
وی با اشاره به نقد فیلم گشت ارشاد اذعان کرد: گشت ارشاد فیلم خوبی بود که نباید پایین کشیده میشد و وقتی ما به نقد اعتقاد نداریم از سینما میترسیم و فیلم را پایین میکشیم اما اگر به نقد ایمان بیاوریم از سینما نمیترسیم بلکه آن فیلم را نقد میکنیم.
این منتقد سینما نقد در فضای دانشگاهی را ضروری دانست و گفت: وقتی نقد بلد باشیم محکم میایستیم و از مواضع خود دفاع میکنیم.
وی برخی از ویژگیهای مثبت فیلم «قلادههای طلا» را برشمرد و بیان کرد: کنترل جمعیت در خیابانها از سطح فیلم بسیار جلوتر بود و فیلم قصه پلیسی خیلی خوبی را توجیه کرده بود و اینکه نقد خوبی هم داشت زیرا به خوبی نفوذ در وزارت اطلاعات را هم نشان میدهد.
فراستی با بیان اینکه در این فیلم به مردم طرفدار هر رنگی هیچ توهینی نشده است، بیان کرد: فیلم قلادههای طلا، فریب خورده نیست و دشمن را شناسایی کرده اما به مردم تعمیم نداده است.
وی با اشاره به دیگر نقاط مثبت فیلم افزود: بنده با تمام فیلمها مخالف نیستم بلکه با برخی از آنها که همه دوست داشتند مخالف بودم مانند «یه حبه قند»، «سعادتآباد»، «جرم» و «جدایی نادر از سیمین»، اما از فیلمهایی مانند «طلا و مس» دفاع میکنم.
استاد و منتقد سینمای ایران به برخی از فیلمهایی که از غرب جایزه دریافت کرده بودند، اشاره کرد و یادآور شد: غرب به فیلمهایی که ضد ایرانی است، جایزه میدهد و تاکنون تمام فیلمهای مخملباف و کیارستمی جایزه گرفته است.
وی درباره ارزشمند ندانستن جایزه اسکار افزود: اعطای جایزه به فیلم کارگردانانی مانند مخملباف، قبادی و ابوالفضل جلیلی که جایزه دریافت کردهاند موضوعاتی برخلاف ایران مدرن و پیشرفته داشتهاند که مورد توجه غرب قرار گرفته است.فراستی به دانشجویان مطالعه کتابهایی درباره نقد فیلمهای سینمایی مانند آیین جادو (3 جلد)، لذت نقد، دیالکتیک نقد، رویکردهای انتقادی فیلم را پیشنهاد کرد.
نیما 
ساعت11:07---3 خرداد 1391
سلام
اگرچه تا حدودي با نظرت موافقم ولي به هر حال قلاده هاي طلا به نسبت ساير فيلمهايي كه در اين عرصه ساخته شد فيلم خوبي بود .
موفق باشي
ناشناس 
ساعت0:06---3 خرداد 1391
همینایی که نذاشتن پخش بشه حتما خودشونم یه جورایی دست داشتنند انشالله همشون رسوا بشن بحق بی بی دو عالم
پلاک 
ساعت0:01---3 خرداد 1391
سلام
یکی دو تا از شخصیت های فیلم اصلا قابل قبول نیستند. به خصوص مردی که تمایلات همجنسگرایانه دارد.
درباره فیلم قلاه های طلا ذکر چند نکته در این رابطه مفید به نظر می رسد:
1. این فیلم حقیقتا سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. سبک فیلمنامه نویسی و ارجاعاتش به حوادث واقعی شاید تنها در سینمای سیاسی هالیوود مشابه داشته باشد.
2. فیلم در بستر وقایع کاملا حقیقی که چندان از زمان اتفاق افتادنش نمی گذرد، روی می دهد. تصور کنید شما به تماشای فیلمی می نشینید که داستانی جاسوسی - جنایی دارد و در عین حال صحنه هایی از مناظره احمدی نژاد - موسوی، قتل ندا آقاسلطان و اظهارنظر همسر و دختر آقای هاشمی را در آن می بینید و بخش هایی از نمازجمعه ی 29 خرداد را می شنوید و کل این ماجرا نه تنها به فیلم ضربه نمی زند بلکه فضای فیلم ا کاملا باورپذیر می کند.
3. بعضی از ارجاعات سیاسی فیلم آن قدر ریز هستند که قطعا برای مردم عادی قابل درک نخواهند بود. ارجاعاتی مثل "کت پوزیسیون، شلوار اپوزیسیون" یا "درخت اصلاحات خون می خواهد" را چند درصد مردم متوجه می شوند؟ یا مثلا چه تعداد از بینندگان این فیلم می دانند گوینده ی جمله ی "اگه تقلب شد، مردم بریزن تو خیابونا" همسر آقای هاشمی است؟ یا حواس چه تعداد از تماشاگران آنقدر جمع هست که وقتی شخصیت منفی فیلم دارد به طور غیر مستقیم در مورد قتل ندا صحبت می کند به صفحه ی تلویزیونی که دارد این صحنه را در پس زمینه پخش می کند توجه کنند؟
4. بعضی صحنه های این فیلم بسیار تاثیرگذار از کار درآمده اند. دقایقی از فیلم که حمله به پایگاه بسیج را نشان می دهند از این دسته اند.
5. جلوه های میدانی فیلم عالی هستند. به ویژه اینکه صحنه های تظاهرات در روز روشن و در خیابان های اصلی تهران با نمادهای فتنه ی سبز فیلمبرداری شده اند.
6. روایت و ضرباهنگ فیلم به خصوص در دو سوم ابتدایی بسیار تند و نفس گیر است. اگرچه به نظر می رسد فیلم در یک سوم پایانی دچار قدری آشفتگی می شود. گذشته از این، انگیزه ی فرد جاسوس برای خیانت چندان قابل قبول و اقناع کننده نمی رسد.
7. یکی دو تا از شخصیت های فیلم اصلا قابل قبول نیستند. به خصوص مردی که تمایلات همجنسگرایانه دارد.
با همه ی این اوصاف باید یک احسنت درست و حسابی به آقای طالبی برای این فیلم گفت. اگرچه احسنت حقیقی را از کس دیگری خواهند شنید همان طور که در عنوان بندی، خودشان این فیلم را "پیشکشی به ساحت مقدس حضرت زهرا (س) به امید گوشه چشمی" دانسته اند.
پی نوشت 1: امیدوارم این فیلم در همین ایام انتخابات به نمایش عمومی در بیاید.
پی نوشت 2: فتنه ی 88 حتی در سینما هم رویش هایی داشته است